اصطلاحات پزشکی
براي مشاهده توضيح كلمه مورد نظر روي آن كليك نماييد. شما مي توانيد با وارد نمودن
كلمه خاص يا مشخص كردن گروه ليست كلمات را فيلتر نماييد.
آ الف ب پ ت ج ح خ د ر ز ژ س ش ص
ض ع غ ف ق ك گ ل م ن و ه ي
اصطلاح
|
معادل انگليسي
|
معنای آن
|
خارش
|
Itch
|
ضايعات جلدي همراه با خارش
|
خال
|
Birthmark
|
يك لكه يا نطقه آبي رنگ بر روي پوست كه منشا مادرزادي دارد؛ خال مادرزادي
|
خونريزي
|
Bleeding
|
1- خونريزي مثلا از يك رگ صدمه ديده 2- خونگيري
|
خونريزي
|
Haemorrhage
|
از دست رفتن خون از عروق كه معمولا به دنبال از دست رفتن سريع و قابل توجه ايجاد ميشود
|
خونريزي رحمي
|
Metrorrhagia
|
خونريزي رحمي به ميزان طبيعي كه با وقفههاي كاملا منظم اتفاق افتاده، گاهي مدت خونريزي طولانيتر از حد معمول ميگردد
|